اولین دندون گل پسرم جوونه زد.
سلام پسر صبور و آرامم.
مامانی اولین روییش دندونت مبارک عمر من....
شهرادم ،شب اول محرم به مدت دو روز تب کردی (سوم آبان)و روز بیست و دوم آبان ساعت حدود ده و نیم شب در خانه مامانی بابا (ننه) اولین دندونت مشاهده شد.
دیشب رفته بودیم مهمونی خونه ننه. عمو حسین و سارا و پارسا و زن عمو سمیه و عمو مرتضی هم بودن. از قبلش شک کرده بودم که این سفیدی کمرنگ بلوری که بسختی دیده میشه شاید دندون باشه.
بازم به زن عمو نشونش دادم و او هم تایید کردو بعدا که قشنگ توی نور نگاه کردیم دیدیم.... بعلهههههه....
دندون پایین (سمت راست) کاملا واضح لثه کوچولوی پسرم و شکافته و اومده بیرون. یه دندون ریز بلوری که روی لبه لثه مثل یه خط فاصله بود.
با اینکه انتظار نداشتم ولی چون شهرادم کلی صبوری کرده و بی سر و صدا بدون اینکه مامان و باباش و اذیت کنه دندون درآورده کلی ذوق مرگ شدم.
بعدشم بابایی یه جعبه شیرینی گرفت و رفتیم خونه عزیز هم شیرینی دندونی شهراد و هم پنج ماهگی امیدم با چند روز تاخیر.....
اونجا هم تک تک خاله ها و عزیز مهمان کوچولوی شهرادی رو روییت و مبارک پا گفتن.........
امروز وقتی انگشتمو میزاشتم روی لثه ات کاملا بیرون زده بود این مروارید خوشگلت. اما هنوز قشنگ دیده نمیشه که عکسشو بگیرم. ایشالا چند روز دیگه.......
قرار شده یه دندون ریزه مفصل درست کنیم و پخش کنیم تا اشنایان و خویشاوندان نوش جان کنند و کیفشو ببرن.
فعلا تا دیدار بعد همراه عکس دندون شهرادی بای......