زندگی من شهرادزندگی من شهراد، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره
پیوند عاشقانه ماپیوند عاشقانه ما، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

همه زندگی من و بابایی

هفته 38...........

1393/3/13 8:36
نویسنده : مامان شهناز
338 بازدید
اشتراک گذاری

سلام شهرادم.... خوبی پسر تپلی من ؟؟؟؟محبتمحبتمحبتمحبتمحبت

منم خوبم عزیزم. دیگه حوصله ات سر اومده ؟؟ می دونم نازم بی قراریتو کاملا متوجه میشم.... تو هم فهمیدی که دیگه وقت داره تموم میشه و لحظه اومدنت نزدیکه... مامانی کم کم چمدونتو ببند و خودتو برای یه مسافرت مهم آماده کن. نترس عزیزم تنها نیستی من و بابایی کنارتیم و قدم به قدم چشم ازت بر نمی داریم عمرم....     

            

سعی کن خاطرات این خونه کوچولوت رو توی ذهنت و قلبت بسپری و هیچ وقت یادت نره لحظه به لحظه شو . دور و برت رو خوب نگاه کن.... از زمانی که یه بند انگشت بودی تا حالا که بزرگ شدی و به قول دکتر ها رسیده  و بالغ...  تا هیچوقت یادت نره خدا چقدر بزرگ و مهربونه و چقدر مراقبت بوده که به اینجا برسی..... 

اما شایدم وقتی بیای هیچ کدومش رو یادت نیاد. این ویژگی دنیای ماست. اونقدر این دنیا بزرگ و پیچیده است که آدما ضعیف و کوچولو بودنشون رو نمی خوان بیاد بیارن یا وقتشو ندارن.... عیب نداره زندگی من غصه نخور ، این فقط شامل تو نمیشه. همه آدما اینجورین. دوست دارن پیشرفت کنن و فقط به روبرو  و آینده نگاه کنن...

بگذریم دردونه مامان، بالاخره روزها گذشت و گذشت تا رسیدیم به هفته 38 . تو این هفته باید جواب آزمایش و نوار قلب جدید رو برا دکترم می بردم. اما دکتر یه کوچولو نامردی کرد و رفته مرخصی و تا چهار روز دیگه هم نمیاد. تا اون زمان وارد هفته 39 میشیم. خدا کنه وقتی بیاد دیگه دست دست نکنه و تو رو زود بیاره پیشمون که دیگه کار از دلتنگی و بی قراری گذشته و من و بابایی رسما داریم وجودتو کنارمون حس میکنیم. البته نه اینکه تا الان نبودی نه !!! طوری که چشم ها و لب های دوست داشتنیت رو ببینیم و انگشتهای چوب کبریتیت رو توی دستمون بگیریم و غرق بوسه کنیم و نفس به نفس نوازشت کنیم.

 پسر ما ، شهراد ما ، حال و آینده ما ، عمر و زندگی ما ، همه هستی و خوشبختی ما خیلی خیلی جات کنارمون خالیه. زودتر بیا و با اون قدم های کوچولوت تمام این دلتنگی ها و دوری ها رو تموم کن......محبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبت

(فسقلی ناز ما تا این لحظه 8 ماه و20 روزه که تو دل مامانشه::: سیزده /خرداد/نود و سه)

  

پسندها (3)

نظرات (11)

♥ مامان مهیلا ♥
14 خرداد 93 21:50
سلام گلم دیگه چیزی نمونده که شهرادتو توآغوش بگیری نمیدونید چه حسی داره وقتی برای اولین بار نی نی تو بغل میکنی انشالله به زودی این حس و درک میکنی
مامان شهناز
پاسخ
سلام عزیزم.مرسی از دلداریت آره بی نهایت منتظر اون روزم. ایشالا خدا این حس رو به همه مامان های منتظر نی نی بکنه. آمیننننننننن
lمامان معصومه
15 خرداد 93 12:49
سلام عزیزم ایشالله پسرت صحیح وسالم بدنیا بیاد و زایمان راحتی داشته باشی من شما رو لینک کردم خوشحال میشم توم لینک کنی
مامان شهناز
پاسخ
سلام عزیزم مرسی. قربونت.منم با افتخار همچنین
مامانِ بهار
15 خرداد 93 16:41
لینک شدی عزیزم
مامان علی
15 خرداد 93 17:48
به به دیگه کم مونده..اما لطفا این زمان باقی مانده رو خوب استراحت کن و کلی بگرد جون بعد از زایمان یک مدت وقت نداری سرتو بخارونی.. از حرکت نی تی ات لذت ببر چون دیگه تکرار نمیشه
مامان شهناز
پاسخ
آره عزیزم بکسی نگی این چند روز تعطیلات رو من و همسرم فقط خوابیدیم. ترکیدیم از خواب. قبلا هم خواهرم گفته بود قبل نی نی یه خواب سیر دو نفره کنید که دیگه تکرار نمیشه مرسی بابت توصیت
ترنم
17 خرداد 93 8:15
سلام عزیزم بسلامتی ایشاله پا قدمش خوشبختی رو دو چندان کنه تو زندگیتون منتظریم روی ماهشو ببینیم دنیا اومد زود زود عکساشو بزار برامون
مامان خانمی
17 خرداد 93 11:53
آخ آخ خواب رو خوب اومدی وقتی کوچولوت به سلامتی دنیا بیاد حتی اگه وقت خواب هم داشته باشی اینقدر حواست پیش بچه هست که نمیتونی با خیال راحت بخابی ما منتظر کوچولوی نازتون هستیم
مامان شهناز
پاسخ
وای مامان خانومی تو رو خدا نگو. خدا خودش یه صبری بده و یه طاقتی. دنیا بیاد در اولین فرصت
مامانی خان زندو بابایی خان زند
17 خرداد 93 18:04
مرسی گلم همچنییییییییییییییییییییییییییییییییییییییین ایشالا.........
مامانی
17 خرداد 93 20:11
توفیق الهی نصیبتان شده تشریف بیارید.منتظرتونم
مامان شهناز
پاسخ
ممنون از دعوتتون حتما میام خانومی
ترنم
18 خرداد 93 8:02
سلام عزیزم نوبت زایمانت برا چندمه؟
مامان شهناز
پاسخ
سلام دکتر گفته برا هفته آینده بازم تاریخ دقیقش مشخص شد میگم گلم
مامان محمد صدرا
20 خرداد 93 0:14
عزیزم دیگه چیزی نمونده زیبا ترین لحظه عمرتو تجربه کنی. حس خیلی قشنگیه مخصوصا وقتی که برا اولین بار ببینیش انگار تو دنیا هیچ درد و غمی وجود نداره همه چی فراموش میشه. پیشاپیش قدمش مبارک عریرم
مامان شهناز
پاسخ
ممنون عزیزم.قربونت
ترنم
21 خرداد 93 7:58
این هفته آقا شهراد دنیا میاد هورا